عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گر چه با آدمی بـزرگ شود
شغب های آینه ٔ پیل مست
همی شانه بر پشت پیلان شکست
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست، مشکل نشیند
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
هست از پس پرده گفتوگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من