دعوی چه کنی؟ داعیه داران همه رفتند

شو بار سفر بند، که یاران همه رفتند!

یار من با دگران یار شد افسوس افسوس

رفت و هم صحبت اغیار شد، افسوس افسوس!

اهل دردی که زبان دل من داند نیست

دردمندم من و یاران بی دردانند...

من چه گویم یک رگم هشیار نیست

شرح آن یاری که او را یار نیست!

در غربت مرگ بیم تنهایی نیست

یاران عزیز آن طرف بیشترند!